مقالات آرشیو خبر ها
در این دنیای پرهیاهوی فوتبال هوادار و احساسات اش اهمیتی ندارد

در این دنیای پرهیاهوی فوتبال هوادار و احساسات اش اهمیتی ندارد

این روزها به عنوان هوادار، به عنوان کسی که از دوران کودکی تا به امروز با رویای الکس دل پیرو و یوونتوس زندگی کرده و هر چه که در این روزگار انجام داده بخشی بزرگی اش از آن یووه و الکس بوده، احساس پوچی می کنم، حس میکنم در این فصل و در این چند ماه اخیر که با نوعی بازی کسر امتیاز و جریمه های غیر منطقی روبرو شدیم به همه ما توهین شده، با ما و احساسات مان که طرفدار تیمی شدیم و هرگز دست از هواداری این تیم برنداشتیم بازی شده و این بازی غیر ورزشی که این روزها شاهد هستیم نوعی توهین به شعور هوادار هست، گویی در این دنیای پرهیاهوی فوتبال هوادار و احساسات اش اهمیتی ندارد و هر چه که ارزشمند و مهم هست تنها پول و برنامه های مسولین بلند رتبه یوفا، فیفا و باشگاهاست و ما هواداران دیگر ارزشی نداریم و به عنوان یک ابزار تنها برای زیبا تر شدن فوتبال در گوشه ای از ورزشگاه و خانه های مان اهمیت داریم نه بیشتر.

 

در دنیای کنونی فوتبال حرفه ای تنها مدیران هستند که با ثروت بیشتر برای دیگران تصمیم می گیرند، حتی بازیکنان نیز در درجه بعدی این بازی کثیف بعد ما هواداران ایستاده اند و اهمیت گذشته خود را از دست داده اند. برای باشگاه ها، برای مدیران، برای مسولین درجه بالای یوفا و فیفا این بازیکنان نیز بازیچه ای خوش قد و قامت محسوب میشوند که می توانند با توجه به سطح فنی و حتی در مواردی نوع خدمتگزاری شان به مسولین درجه بندی شوند و شرایط خود را برای دوران حرفه ای شان انتخاب کنند. این روزها دیگر هیچ چیز شبیه گذشته و زمانی که ما عاشق فوتبال شدیم نیست.

 

همه چیز تغییر کرده، تیم ها، باشگاه ها، مدیران، بازیکنان، اسطوره ها، قهرمانان، ستاره ها و حتی نوع هواداری. گویی هر چه بوده تمام شده و دوره ای جدید به مانند دوران تازه زندگی و دنیایی که با آن روبرو هستیم شروع شده و برای ما که دوران گذشته را خوش می دانستیم هضم شرایط کنونی دشواری دو چندانی دارد، و پذیرفتن اش سخت است اما باید قبول کنیم؛ ما ارزش خود را از دست داده ایم، حتی حضور تیفوسی ها در ورزشگاه ها نیز چندان برای مدیران ورزشی اهمیتی ندارد، گویی دنیای مجازی و تعداد دنبال کننده گان در صفحه های دنیای مجازی بیش از احساس واقعی و شور و هیجان هوادار در استادیوم ها اهمیت دارد و پول حاصل از درآمد رسانه های اجتماعی از حضور واقعی در ورزشگاه ها ارزشمند تر و پرسودتر است.

 

این سرخوردگی هوادار حاصل بی توجهی مدیرانی ست که برای پول و سود بیشتر دست به هر کاری می زنند و سودهای اقتصادی کنونی را بیش از هوادارانی که در سالیان گذشته بازویی قدرتمند برای باشگاه شان محسوب میشدند ارزشمند میدانند ودر کنار گروه مدیران بخشی تعیین کننده تر قضایی ورزش ایستاده اند که حاصل عمکرد و تصمیم شان جرایمی ست که نه برای بازیکنی که در زمین بازی می کند و نه هواداری که برای تیم اش نفس می کشد قابل پذیرش است و هر چه بررسی می کند دلیل این بی احترامی به روح ورزش و روح هواداری را درک نمی کند.

 

به نظر میرسد با نوعی بی عدالتی غیر قابل لمسی روبرو شدیم که ما را به سویی سوق میدهد که تصور کنیم دیگر با دنیای ورزش روبرو نیستیم، این فوتبال نیست، این روح ورزش نیست بلکه توهین به شعور هواداری ست که برای سال های سال با ذوق و شوقی وصف ناپذیر در کنار تیم و بازیکنان باشگاه محبوب اش ایستاده و با هر افت و خیزی حامی اش بوده و حالا خود را تنها و بی حامی می بیند، هواداری که حتی مدیران برای احترام هم شده یادی از آنان در این دوره سیاه نمی کند که این عدم توجه به احساسات هواداران تا چه اندازه می تواند ضربه به تیم بزند، تیمی که در کنار بازیکنان آسیب دیده از شرایط کنونی شان نیاز به حامیان همیشگی خود دارند، حامیانی که در این چند فصل اخیر بی توجهی به خواسته های شان را در نوع رفتار مدیران باشگاه را به خوبی دیده.

 

اند.

 

و حالا با یک ضربه دیگر روحی روبرو شده اند که میتواند نوع نگاه شان به ورزش حرفه ای و دنیای توپ گرد را تغییر داده و حس گذشته شان از دید یک ورزش به منبعی اقتصادی عوض کند و این بار آنان نیز همچون مدیران ورزشی نوع تفکر و هیجان شان را با پول و سرمایه جا به جا کرده و این اندک روح باقی مانده از ورزش را نیز نابود کند.

«به اشتراک گذارید»
Google+ Twitter Facebook
طناز احدی مقدم
طناز احدی مقدم«خبرنگار»
ارتباط با نگارنده: